Nebula

بسم الله 

حالم طوری خراب است اتگار یک نفر آتش زده خرمنم را .‌‌..

  • detachment

بسم الله 

ما زندگی را چنان می گذرانیم که کودکی تنبیهش را ...

" کریستین بوبن " 

  • detachment

بسم الله

پوستر سید حسن نصرالله را خیلی حرمت می گذاشتند ۲۲ بهمن امسال، نمی خواستند یک تا رویش بیفتد، انگار می رفت تا بنشیند روی دیوار خانه هاشان ...

 

  • detachment

بسم الله 

" .. 

 جیهان : درد می کنه ؟ 

 آلیا : آره ..‌

آره درد می کنه، خیلی درد می کنه،  تمام جونم درد می کنه ، 

اینطوری کاری نکردن از مردن هم بدتره، دوست دارم برم و برم و برم ، آنقدر برم که همه چیزو فراموش کنم، حتی خودمم فراموش کنم ولی نمیشه که نمیشه .‌. 

جیهان: چون یک پسر داری ...

آلیا : آره ... " 

 

 

  • detachment

بسم الله 

راه می رفت و به این فکر می کرد که :

ما زخم کهنه را

با داغ جدید وصله می زنیم ! 

عجیب تلخ بود ...

 

  • detachment